<** ادامه مطلب... **
عزاداری
فلسفه عزاداری بر اهل بیت علیهم السلام و فواید آن چیست؟ فلسفه وحکمت عزاداری را میتوان در امور ذیل رهیابی کرد: الف. محبت و دوستی: در قرآن و روایات، دوستی خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و اهل بیت علیهم السلام، بر مسلمانان واجب شده است.[1] [1] روشن است که دوستی لوازمی دارد و محبِّ صادق، کسی است که شرط دوستی را- چنان که باید و شاید- به جا آورد. یکی از مهم ترین لوازم دوستی، ابراز هم دردی و هم دلی با دوستان در مواقع سوگ یا شادی آنان است؛[2][2] از این رو در احادیث، برپایی جشن و سرور در ایام شادی اهل بیت علیهم السلام و ابراز حزن و اندوه در مواقع سوگ آنان مورد تأکید فراوان قرار گرفته است. حضرت علی علیه السلام در روایتی میفرماید: «پیروان ما در شادی و حزن ما شریکند»؛ «یَفْرَحُونَ لِفَرَحِنَا وَ یَحْزَنُونَ لِحُزْنِنَا»[3][3]. امام صادق علیه السلام نیز فرمودند: « شِیعَتُنَا جُزْءٌ مِنَّا، ... یَسُوؤُهُمْ مَا یَسُوؤُنَا وَ یَسُرُّهُمْ مَا یَسُرُّنَا»[4][4]؛ «شیعیان ما پارهای از خود ما بوده و ... آنچه که ما را ناراحت یا خوشحال میسازد، آنان را ناراحت یا خوشحال میگرداند». وظیفه عقلانی و شرعی، ایجاب میکند که در ایام عزاداری اهل بیت علیهم السلام، به «زبان حال»؛ یعنی با اشک، آه، ناله و زاری و از نظر خوراک، با کم خوردن و کم آشامیدن مانند افراد غم زده[5][5] و از نظر پوشاک، با لباسی که از حیث جنس ورنگ و نحوه پوشش حکایت گر اندوه و ناراحتی در عرف است، حزن و اندوه خود را آشکار سازیم. ب. انسان سازی: از آنجا که در فرهنگ شیعی، عزاداری باید از سر معرفت و شناخت باشد؛ هم دردی با آن عزیزان در واقع یادآوری فضایل، مناقب و آرمان های آنان بوده و به این وسیله انسان به سمت الگو گیری و الگو پذیری از آنان سوق مییابد. فردی که با معرفت در مجالس عزاداری، شرکت میکند؛ شعور و شور شناخت و عاطفه را در هم میآمیزد و در پرتو آن، با انگیزهای قوی همانند مُحّبی میشود که پر حرارت و شتابان به دنبال پیاده کردن اوصاف محبوب در وجود خویشتن است. ج. جامعه سازی: هنگامی که مجلس عزاداری موجب انسان سازی است، تغییر درونی انسان به جامعه نیز سرایت کرده و آدمی میکوشد تا آرمان های اهل بیت علیهم السلام را در جامعه حکم فرما نماید. به بیان دیگر، عزاداری بر اهل بیت علیهم السلام، زمینه را برای حفظ آرمان های آنان و پیاده کردن آنها فراهم میسازد. به همین دلیل میتوان گفت: یکی از حکمت های عزاداری، ساختن جامعه بر اساس الگوی ارائه شده از سوی اسلام است. د. انتقال فرهنگ شیعی به نسل بعد: کسی نمیتواند منکر این حقیقت شود که نسل جدید، با شرکت در مجالس عزاداری، با فرهنگ اهل بیت علیهم السلام آشنا میشوند. به راستی عزاداری و مجالس تعزیه، یکی از عناصر و عوامل برجسته ای است که به وسیله آنها آموزههای نظری وعملی امامان شیعیان به نسلهای آینده منتقل شود. مراسم عزاداری، به دلیل قالب و محتوا، بهترین راه برای تعلیم و تربیت نسل جدید و آشنایی با گفتار و کردار اهل بیت علیهم السلام است. با توجه به بیانات، سخنان و شعارهای عاشورا، میتوان عناصر انسان ساز، جامعه ساز و فرهنگ ساز را ملاحظه کرد؛ مواردی چون: عبادت، ایثار، شجاعت، توکّل ، صبر، امر به معروف و نهی از منکر، نابودی اسلام در شرایط سلطه یزیدیان، حرمت بیعت با کسی چون یزید، شرافت مرگِ سرخ بر زندگی ذلّت بار، اندک بودن انسان های راستین در صحنه امتحان، لزوم شهادت طلبی در عصر حاکمیت باطل، زینت بودن شهادت برای انسان، مبارزه با سلطه جور و طغیان، اوصاف پیشوای حق، تسلیم و رضا در برابر خواسته خدا، همراهی شهادت طلبان در مبارزاتِ حق جویانه، حرمت ذلّت پذیری برای آزادگان و فرزانگان مؤمن، پل بودن مرگ برای عبور به بهشت برین، آزادگی و جوانمردی، یاری خواهی از همه و همیشه در راه احقاق حق.[6][6]
مرگ با عزّت زعیش در مذلّت بهتر است نغمه ای میباشد از لعل دربار حسین در عین حال، موارد ذیل علاوه بر موارد پیش گفته، میتوانند حکت عزاداری بر امام حسین علیه السلام را تبیین کنند: 1. نوعی اعتراض به ظالمان زمان و حمایت از مظلومات جهان؛ 2. عامل تقویت حسّ عدالت خواهی و انتقام جویی از ستمگران؛ 3. زمینه ساز اجتماع شیعیان جهت پیروی و دفاع از حق.[7][7]
[1][1]- شوری /23، هود /29، میزان الحکمة، ج2، ص236. [2][2]- المحبة فی الکتاب والسنة، صص169-170 و 181-182. [3][3]- بحار الانوار، ج44، ص287. [4][4]- امالی، ص305. [5][5]- طبق فرموده امام صادق علیه السلام به معاویة بن وهب، عزاداران سید الشهدا در روز عاشورا از آب و غدا دوری جویند تا آن که یک ساعت از وقت فضیلت نماز عصر بگذرد، و در حد لزوم به غذای معمول صاحبان مصیبت سد جوع و عطش کنند». (تاریخ النیاحة الامام الشهید الحسین بن علی،ج1، صص157-159). [6][6]- فرهنگ عاشورا، صص268-271؛ حسین، عقل سرخ، صص77-119؛ امام حسن و امام حسین علیهما السلام، صص116-121. [7][7]- پرسشها و پاسخها. |
>